°•نیـــلگــــــــون•°

به رنگ آسمـــــان ..

°•نیـــلگــــــــون•°

به رنگ آسمـــــان ..

آخرین مطالب

  • ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۰ 186
  • ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۵ ارشد
  • ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۶ 95

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۴ هیچ!

محبوب ترین مطالب

  • ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۴ ......

۱۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

هنوز همونقدر شیرینه :)

به شیرینی همون بوسه ای که وقتی شش ساله بود؛ موقع رکوع نمازم رو لپم گذاشت ...

چقدر دوستت دارم من آخه عزززززیزدلم...

چقدر قلب تو مهربونه آخه قربونت برم من ..

فدای اون چشمای خوشگل و خوشرنگت بشم...قربون اون نیلو جون گفتنت بشم من ...

کاش همیشه اینجا بودی ...

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۰ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

دیگه دست از غر زدن بر میدارم خب؟

میشم همون نیلوفر همیشگی.

ساکت

سر به زیر 

و ..

تسلیم ...

ساکت

سر به زیر

و 

تسلیم ...


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۱ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

بآید برم ...

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۴۲

دست به سینه رو به پهنای دریا ایستاده بود و خیره به نقطه ای نامعلوم؛ در تاریکی شب به صدای امواج گوش میداد ..

دستی از پشت دور گردنش حلقه شده بود و سری بی مو بر شانه هایش بود... که از ته دلش زجه میزد و اشک می ریخت ..

در گوشش زمزمه میکرد و اشک میریخت ..


اما او ..همچنان بغضش را فرو میخورد و در برابر ریزش اشک مقاومت میکرد ..


گویی در اندیشه ی معجزه بود .. معجزه ای به بزرگی زندگی ...




با قلبی شکسته برایشان آرزوهای بزرگ کردم ..

به بزرگی آسمان پرستاره... به بزرگی دریا ..به بزرگی تمام جاده های ناتمام..به بزرگی همه ی هستی ..به بزرگی تمام روزهای ندیده ..به بزرگی تمام آرزوهای برآورده شده و نشده .. به بزرگی همه ی حسرت ها ..به بزرگی همه ی دقایق رفته ..به بزرگی تمام دقایق نیامده ..به بزرگی عشق و دوست داشتن ..به بزرگی محبت و عشق ورزیدن ..


و به بزرگی خالق قسم ... که این دنیای بزرگ... خیلی کوچک تر از چیزیست که ما فکرش را میکنیم ..


به بزرگی خالق قسم ..تو کاری بزرگ برایشان کن که تنها تویی که بزرگی ...


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۶ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

آسونه .... ولی خیلی سخته... !




🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

خیلی از چیزها  هستند که نه توانایی فراموش کردنشون هست و نه امکانش !

فقط میشه با بود و نبودشون خو گرفت ..

همین.

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۳۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر

اصولا کسی از چشمم نمیوفته! 

ولی اگه بیوفته بد میفته! 

یعنی چنان نسبت بهش بی تفاوت میشم که خودمم تعجب میکنم ..اصلا بود و نبودش دیگه برام فرقی نداره.

و وقتایی هم که به یادش میفتم و از خودم میپرسم این همه سردی برای چی؟! چنان تو ذهنم عوامل از چشم افتادگیش رژه میرن که شاید تو دلم دوتا ناسزا هم نصیبش کنم !

آره .. برا بی تفاوتیم نسبت به بعضی ها نباید زیاد خودمو سوال پیچ کنم ! باید شونه بالا بندازم و بگم: خب از چشمم افتاده! به همین سادگی !


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۵۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

اصلا انگار از خیلی وقت پیش؛ یه تیکه از روح من اونجا جا مونده !

با دیدن عکس ها دلم پر کشید..

انقدر دوست دارم یه خونه اونجا داشته باشم ..

انقدر دوست دارم یه روزی اونجا زندگی کنم ..

اصلا یه حس عجیب و غریب و خاص و بی نهایت ناشناخته س .. بی نهایت ناشناخته!

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۲ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

عاشقشم که من من رو ؛

دل من رو،

افکار و روحیات من رو 

و حتی همممه ی دوستانم رو

بهتر از خود خودم میشناسه !

.

.

.


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۷ مرداد ۹۵ ، ۰۹:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

ساعت خوابم وحشتناک بهم ریخته! 

آدمی نبودم که تا ساعت سه نصف شب بیدار بمونم و گوسفند بشمرم تا خوابم ببره!

نهایتا تا یک بیدار میموندم! !

فوق فوقش دو !

امشب میخواستم یک و نیم گوشیمو خاموش شم بلکه با این همه پا درد و دست درد ناشی از سقوط آزاد امروزم و خستگی یه روز سرکار بودن و با ملت سروکله زدن؛ زودتر خوابم ببره!

ولی نشد!

از خستگی و درد دارم میمیرم ولی خوابم نمیبرررررررره !!

نمیدونم شاید از ذوق و شوق کاری ه که فردا میخوام انجام بدم!

هی تو ذهنم میگم همون خوبه؛ این بهش میخوره! نه ...اون بهش نمیخوره! 

نه نه اون یکی بهتره !

بلخره کدومش؟؟؟!!!!

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۲ مرداد ۹۵ ، ۰۳:۱۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۴ نظر