°•نیـــلگــــــــون•°

به رنگ آسمـــــان ..

°•نیـــلگــــــــون•°

به رنگ آسمـــــان ..

آخرین مطالب

  • ۱۵ فروردين ۹۶ ، ۱۴:۱۰ 186
  • ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۱۲:۴۵ ارشد
  • ۲۶ اسفند ۹۵ ، ۱۵:۱۶ 95

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۳۴ هیچ!

محبوب ترین مطالب

  • ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۱۶:۳۴ ......

سرم داره میترکه

خسته م

امروز صبح تا شب بیرون بودم

فردا صبح تا شب کلاس دارم

صدای طبق و زنجیر تو سرم میپیچه

کلی فکر و خیال به ذهنم هجوم میاره

اتفاقا رو مرور میکنم

گاهی لبخند میزنم

گاهی چشمام اشکی میشه

یه غمی ...یه غمی رو این سینه سنگینی میکنه...

دارم مقاومت میکنم در برابر خواب...اما بیشتر ازین نمیتونم مقاومت کنم ..



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۳ آبان ۹۴ ، ۰۰:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

بعد از آن روز ها؛ فکر نمیکردم که روزی بیاید که:

با دیدن دوقلوی دختر و پسر؛ بهم نریزم. .....!و حتی به فکر هم نروم..! 


این به آن معنی نیست که شما فراموش شده اید. 

نه.

همین پست گواه صحت "نه"من است..

.

.

خدایا ممنون که خیلی چیزها رو تو ذهن ما آدما، محو و کمرنگ میکنی..

ممنون که بعضی خاطرات رو میفرستی ته ته آرشیو ذهنمون. ..

شکرت..


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۰ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

خدایا ...نباشم از کسانی که حتی یک لحظه از شکرت غافل میشوند ..

خدایا... نباشم از کسانی که حتی یک لحظه دچار غرور و تکبر میشوند ..

خدایا...نباشم از کسانی که لطف و جودت را فراموش میکنند ..

خدایا...نباشم از کسانی که روزهای سخت را فراموش میکنند ..

مباشم از کسانی که لطف منابع رحمت بیکرانت؛ بر روی این زمین خاکی را فراموش میکنند. .

مباشم از کسانی که رشته ی الفت و عشقش با پروردگار دو عالم و ودیعه هایش قطع میشود ..

خدایا از گمراهان نباشم !

نباشم از کسانی که از امتحانات آسان و سختت رو سیاه بیرون می آیند ..

نباشم از کسانی که قلبشان سیاه میشود ..

نباشم از کسانی که قلبی را به درد میآورند ...


خدایا.. نباشم از کسانی که حتی یک لحظه از یادت غافل میشوند..


خدایا ...معرفت میخواهم ...

عشق میخواهم...عشق به خودت و آفریده هایت ..

عشق به خودت و ودیعه هایت..


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

چند هفته ای است که منتظرم.منتظر اتفاقی که نمیدانم می افتد یا نه.

نمیدانم شرایطش جور میشود یا نه.و اصلا اسم من در بین این نود نفر هست یا نه !


امروز صبح که از خواب بیدار شدم،اولین کارم چک کردن سایت جشنواره بود.

مهلت ارسال روزومه ها تمام شده و نتایج را فردا اعلام میکنند.خواندن اطلاعیه شان امیدوارترم کرد.

بعد پیش مامان رفتم.با انرژی سلام و صبح بخیر گفتم و بلافاصله با لوس کردنی که مختص خودم است،گفتم مامان! اگه اسم من در بیاد ، اجازه میدی برم اردوی جشنواره؟

گفت کجا هست؟

گفتم همون جشنواره که قبلا باهم راجبش صحبت کردیم! مشهد!

از بین هفتصد نفر، نود نفر انتخاب میشند برای این اردوی چهار روزه و...!

مادر جان با حالتی که حس کردم گول زدن بچه است گفت:حالا اگه اسمت دراومد..!! باشه! برو!


گفتم آره؟؟ فکر میکنی در نمیاد؟! اگه دراومد؟؟؟؟!!! خودت گفتی ها ...



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۲ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

هی خواستم از شنبه ی رویایی و هیجانات و اتفاقاتش بنویسم، اما وقت نشد!

همینقدر بنویسم که:خدایا شکرت.

به راستی که آدمی، از یک ساعت بعدش خبر ندارد..



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۲ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

کاش یک عکاس عاشق بود که پا به پای من جنگل و کوه و دریا را زیر پا می گذاشت و عکس میگرفت..

کاش یک عکاس عاشق بود که در قآب من میرفت.که در قلب او میرفتم ..

کاش یک عکاس عاشق بود تا من آنقدر عکس از خودم داشتم که بتوانم ساعت ها به حالت های مختلف خودم بنگرم و ذوق کنم ازینکه اصلی ترین سوژه ی کسی هستم !

کاش یک عکاس عاشق بود تا در عاشقانه ترین مکان ها باهم لحظه ها را جاودانه میکردیم...


کاش یک عکاس عاشق بود که رسم عاشقی را یادم میداد..که رسم عاشقی را یادش میدادم ..




🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۶ مهر ۹۴ ، ۰۰:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

*حس میکنم ازینجای زندگیم ببعد,خیلی متفاوته.


-از کجا یعنی؟

بعد از ازدواج؟


*از همین جا.

از همین حسِ بزرگ شدن

و حس کردنِ جای خالیِ کسی که هیچوقت نبوده و نمیدونی که خواهد بود, یا نه ..



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۵ مهر ۹۴ ، ۲۲:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

یه دل میگه برم برم

یه دلم میگه نرم نرم ..

طاقت نداره دلم دلم

بی تو چه کنم ؟!




🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

موندم چجوری این حجم دلتنگی تو دل به این کوچکی جا شده ..



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

~

زندگی آی زندگی 

خسته ام خسته ام ..

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

نمیتونم و نمیخوام مثل سابق ، وب بنویسم ..



🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۱۱ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مدت ها بود که راجب شون حرف نزده بودیم.

اما فکر هردومون مشترک بود و ...در فکر اونا بودیم ...

حس میکنم که الان، سیل بیشتر از من داره اذیت میشه ...


نمیتونم بگم حکمت اون اتفاق ها رو که نه،-درگیر بودنمون رو-فهمیدم ...

اما کاش یه کابوس وحشتناک بود که فقط یه شب طول کشیده بود ..نه این همه مدت ...نه یک سال ..نه دو سااااال. ...


🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۰۹ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر


وقتی دوست صمیمیم بهم نگفت چطور عاشق شده، 

این همه تغییر تحول چجوری رخ داده،

کسی دیگه ایم بهم نمیگه.نه؟




🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حس میکنم خیلی ساده ام..


مثل آیینه !




🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۳۱ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
هیچوقت فکر نمیکردم اون بسته با این ماجرا بخواد به دستم برسه ...
سورپرایز عجیبی بود..

خیلی حرفه که با وجود همه ی بی معرفتی های من، بازم هوامو داره...
خیلی حرفه که هیچوقت منو به حال خودم رها نکرده ...
خیلی حرفه که سلام بدی و......... نه فقط جواب که یه دنیا محبت ازش ببینی..؟
خیلی حرف نیست...مهربونیش قدر یه دنیاست ....مهربونیش به من ثابت شده ....
ثابت شده که:
دل من زندونیه تویی که تنها میتونی
قفسو وا کنی و 
قفسو وا کنی و پرنده رو رها کنی ..... 



السلامُ علیک یا علی بن موسیٰ الرضا. ..

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۸ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۵۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

مردد بودم بین نوشتن و ننوشتن..

نخواستم از عنوان وبلاگهای قبلی استفاده کنم.حتی اسم نویسنده هم جوری مینویسم که قابل شناسایی نباشم.

عنوان و آدرس و قالبم به دلم نشست. اینجا گوشه ی دنجی ه برای نوشتن.

برای به آسمون نزدیکتر شدن.برای حرف زدن و درد و دل کردن وقتایی که کسی رو برای دردودل ندارم...

اینجا می شه خونه ی دلنوشته های من..

اما؛خونه ای که بهش دل نمیبندم ..

🔹🔹نیلگون 🔹🔹
۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر